بعد از گذروندن یه زندگی عادی،قهرمان داستان ما توی موقعیتی قرار میگیره که مطلقاً برای اون آماده نبوده!اون مجبوره با اسپرم هاش،شهوت و عطش دختر ساکیوباسی که باهاش زندگی میکنه رو آروم کنه و الان خودش رو وابسته به اون میبینه.
این زن یه راز داره. بعد از اینکه یکی از همکارای مَردش که زیر دستشه خرابکاری کرد.برای تشویق به افزایش عملکرد کاریش اونو به خونه ش برد تا باهم مشروب بخورن اما متاسفانه همکار زرنگش رازش رو فهمید...
در قسمت اول دختر و پسرهایی هستن که سال آخر تحصیلیشونه و تا حالا سکس نداشتن و سینگلم هستن،بخاطر همین یکی از همون دخترای دبیرستانی پیشنهاد میده که بیاید باهم سکس کنیم و از سال آخر مدرسمون خاطرات خوبی بسازیم....
چندین ساله که بین دو کشور،یک نبرد حماسی در حال وقوعه،یکی از اون کشورها یه سرباز ویژه فرستاد که به طرف دیگه ای رفتن و به کشوری که قبلا متعلق به اونها بود حمله کردن،در اون منطقه همه ی زنان مجبورن به مردهای حشری خدمات جنسی بدن...
از دوران مدرسه همیشه نسبت به معلم زن خودش و کارایی که دوست داشته با ... هیکل ریزه پیزه اون ، صورت بچه گونش ، اندامی که با هیکلش نمیخونه بکنه ، تخیلات داشته و یه روز توی قطاری شلوغ برای هدف خودش دست به کار میشه .
توی دنیایی متفاوت خون آشام ها و انسان ها در کنار هم زندگی میکردند،آمانو به شاهکوس مدرسشون حس داشته اما اون دختر دست رد به سینه ی آمانو میزنه و آمانو افسرده میشه و به فکر فرو میره،تا اینکه بطور تصادفی آمانو و یه دختر خون آشام به هم برخورد میکنن و لب آمانو و اون دختر خون آشام زخم میشه و خون هردوشون در بدن آمانو ترکیب میشه و اتفافات عجیبی رو رقم میخوره...
"لطفا اینجارو امضا کنید" یه روز یه دختر بازاریاب درب خونه ی هارو-نی رو میزنه و محصولات شرکتشونو (شربت بزرگ کننده ی آلت تناسلی) برای فروش معرفی میکنه،با یکبار تست رایگان که شامل سکس کردن با خود خانم بازاریاب هم میشه. اما چیزورو دختری که 10سال از هارو کوچیکتره و باهم بزرگ شدن بالاخره بعد از مدتها همدیگه رو ملاقات میکنن و همه چی از بغل کردن هم توی خواب شروع میشه...
داستان این انیمه مارو به دنیای شمشیر و جادو میبره،جایی که یه شمشیرزن جوان به نام اِرین باید تبدیل به یه مبارز حرفه ای بشه و اولین قرارداد خودش رو با شمشیرزنان وحشی شبانه ببنده،برای رسیدن به اون سطح لازمه که هرروز کوس بکنه...
یووتو پسر تنهایی که توی یه مجتمع آپارتمانی زندگی میکنه به لطف همسایه هاش که سه تا زن میلف فوق هات و حشری کننده ان(مگومی،آنا و ماکو) دیگه احساس تنهایی نمیکنه،هرچند از بودن اونا(ظاهرشون)لذت میبره،ولی از اینکه با اون مثل یه بچه برخورد میکنن ناراحته،اون دوس داره زنهای همسایه ش اونو به چشم یه مرد ببینن،تا اینکه توی شب تولدش اوضاع تغییر کرد،در حالی که مهمون های شب تولدش همین سه تا زن بودن،مگومی به عنوان کادوی تولد تصمیم گرفت یه کاری واسش انجام بده و این آغاز خوشگذرونی های داغ و لذت بخش یوتو با سه تا زن ممه گنده بود.
پسرهای کلاس درحال دید زدن یه مجله ی سکسی بودن و اونو به آکان(دختر پاک و در عین حال کیوت و ناز)نشون دادن ولی آکان اولین بارش بود که همچین چیزی میدید و تاحالا حتی یکبار هم با کوس خودش بازی نکرده بود،وقتی توی راه خونه درحال قدم زدن بود،دوباره یه مجله میبینه که یه زن لخت روش کشیده شده،اونو به خونه میبره و بعد از چندروز طفره رفتن تصمیم میگیره اون چیزهایی که توی مجله هست رو روی خودش امتحان کنه و برای اولین بار با سوراخ های پایین بدنه ی خودش بطور خصوصی آشنا میشه....
اون،سالهاست که محافظ خونه ست و کارش رو هم به خوبی انجام میده،اما این بار تهدید شده که اگه بخواد کاری بکنه براش بد تموم میشه.. اما این مرد با بکار گذاشتن دوربین توی خونه سعی میکنه از لخت رینا فیلم بگیره تا از اون برای اهداف خودش استفاده کنه و به خواسته هاش برسه...
یه روز که با دوست های دخترم در حال پلی استیشن بازی بودیم،یکی از اونا در حدی حشری شده بود که فقط دلش میخواست خودشو بماله به من و منم بکنمش....
قهرمان داستان ما روزی 10بار خودارضایی میکنه که به نوبه ی خودش یک رکورد به حساب میاد... یه روز موقعی که در حال جق زدن بود وارد دنیایی شگفت انگیز شد که اونجا با اسپرمش به سه دختری که متحدش هستن قدرت میده و باغول ها میجنگه....
دو همکار حشری که توی محل کار باهم آشنا شدن و عاشق هم شدن بالاخره یه شب عاشقانه رو باهم سپری میکنن،اما یه کارکن جدید هست که اونم دلش هوس سکس کرده....
کوردا کوتارو مربی ورزشی تیم دخترانه،اون یروز به طور تصادفی رفت داخل رختکن و دخترا پیداش کردن،اونو بستن و مجبورشکردن ارضا بشه....
ساکیوباس یه خون آشامه که تغذیش نه تنها خون بلکه خوردن مایع منی انسانه،اون وقتی که در حال سکسه ممکن اتفاقات مختلفی واسه بدنش بیوفته،مثلا در حالی که کیر داخلش فرو میره سینه هاش بزرگتر از چیزی که هستن میشن....
کاناتا بعد از اینکه معلم خواهرش میو و دوست خواهرش ریکو شد،به مرور زمان متوجه میشه که محبوبیتش بین اونا خیلی بیشتر از چیزیه که خودش تصور میکرد...
این دخترها هرروز با من مثل یه برده رفتار میکنن. تنها انتقامی که میتونم ازشون بگیرم اینه که توی رویاهام به یادشون جق بزنم و بکنمشون.
هیرو و کوجی از بچگی باهم بزرگ شدن و حالا توی یک خونه زندگی میکنن،یه شب که کوجی در حال جق زدن بود صدای آه و ناله های یه دختر به گوشش رسید،بله،دختر اتاق بغلی هم در حال خود ارضایی کردن بود که معلوم شد فتیش سکس ارباب و برده ای داره...
بعد از سالها دوستی در دوران کودکی،این دختر یچیزی بیشتر از دوستی معمولی توی دوستِ پسرش میبینه،اون،رابطه ی صمیمانه تری میخواد،اتفاقا پدر و مادرشم خونه نیستن،چه فرصتی بهتر از خونه خالی؟
هاروومی توی یک جزیره ی کوچیک،داشت با آرامش تمام زندگیشو میکرد،تا اینکه یه روز آتشفشان فوران میکنه و اون مجبور به ترک جزیره میشه و بطور موقت توی خونه ی اقوامش که سه تا خواهر خوشگل و کیوت هستن زندگی میکنه! زندگی آروم و صلح آمیز هاروومی به یه زندگی هیجان انگیز با شیطونی های سکسی تبدیل میشه...
شخصیت اصلی داستان،یه پسر بلند پروازه که آرزوی فتح جهان رو توی سرش داره،توی اولین قدم اون قصد داره کل دخترای کلاسشو حامله کنه که متاسفانه توی مدرسه ای که همشون پسرن این کار غیر ممکن بود،پس بخاطر همین خودشو توی آموزشگاه دخترونه ثبت نام میکنه و....
تاناکا به یه آپارتمان ارزون قیمت اما یکم خرابه نقل مکان میکنه،خوبی این آپارتمان کرایه یا چیزای دیگه نیست،اینه که روزی که میخوای اجاره بدی از خانم صاحبخونه سرویس میگیری،درسته ظاهر این خانم خیلی جوون و سکسیه ولی از نظر سنی از تاناکا بزرگتره و....
شیزو عمه ی حشری کنتارو هست که بعد از سالها به جشنواره ی تابستانی شهر اومده،کنتارو با عمه ش در حال قدم زدن بود که عمه ش اونو میپیچونه و بهش یه پولی میده که واسه خودش خرید کنه،وقتی کنتارو در حال قدم زدن بود یه چیز عجیب میبینه،عمه ش توی یه جای خلوت با سه تا پسر جوون در حال عشق بازی دارن از هم لب میگیرن و همدیگه رو میمالن...
"من میخوام بکنمش" خیلی کونش سفیده با اون عینکی که میزنه شبیه میا خلیفه شده دلم میخواد کیرمو تا دسته بکنم توی کوس نرمش،چجوری میتونم اینکارو بکنم؟
یه پسر دانشجو که تنها زندگی میکنه،بعضی وقتا به خونه ی داییش که نزدیکای خونه ی خودشه میره و چون داییش معمولا سر کاره،همراه با زندایی و آجیِ زنداییش تنها میمونه،یک شب که به اونجا رفته بود،شب متوجه خودارضایی کردن زن دایی سکسیش میشه که یه دیلدوی کلفت رو توی خودش میکرد و از اونجا عاشق لخت زن داییش شد و آرزوی سکس کردن باهاش توی سرش زنده شد...
در حالی که پدر و مادر چیساتو خونه نبودن،عموش به خونه ی اونا اومد و از اتاق چیساتو سر دراورد وقتی وارد اتاق شد بدن چیساتو رو دید که توجهشو جلب کرد و بعد از مدتی همه ی لباس زیرهای خونه رو دید زد و اونقدر حشرش رفت بالا که فقط سکس میتونست آرومش کنه....
فیلم سکسی شیمیل کون طلا داستان یه دختر کوچولوی بغلی و ناز هست که در سواحل آرام در حال گشت و گذار با بدن لختش بود،در اون اطراف مردی که درحال دید زدن منظره بود این دختر سکسی و زیبارو دید…
یک مکان برای زنانی که تشنه ی سکس هستن و شوهرشون طعم لذت ارگاسم رو از اونها گرفته،اینجا خونه ایه که بسیاری از زنهای متاهل زیبا و سکسی زندگی میکنن که به شکل باورنکردنی ای دلشون میخواد یه کیر کلفت جرشون بده،هر مردی میتونه به اینجا بیاد و زن مورد علاقشو پیدا کنه و اونو به اوج لذت برسونه...این قسمت داستان زندگی میتسوروی 24ساله و آساهینای 20ساله رو روایت میکنه...