چندسال پیش مادر آیری و مارینا از شوهرش طلاق گرفت و اخیراً دوباره با یه مرد جوون ازدواج کرد،مارینا با ناپدری جدیدش کنار میاد اما آیری ازش نفرت داره،اونا تاحدودی خبر دارن که اون مرد لباس زیرشونو بو میکنه ولی خبر ندارن که با یه داروی حشری کننده قراره اونهارو تشنه ی سکس کنه. آیری موقعی متوجه این حس میشه که با دوست همکلاسیش به خونه ی خودشون رفتن و بعد از یه دوش دونفره غرق در شهوت شدن...
یک روز آلیس در اتاقی ترسناک گیر کرده در کیر از خواب بیدار میشه وقتی میبینه آنیا خواهرش پیشش نیست احساس ترس میکنه و حالا باید معمای اتاق رو حل کنه تا بتونه آنیا رو پیدا کنه...
کوس استریمر کردن داره اینو وقتی میفهمی که بعد از مدتها لایوی بذاره که ممه های نازشو به رخ بکشه و باعث بشه تو حشری بشی....
توی یه ساختمون مدرسه متروک و تاریک خانوم معلم کیریکو در حالی که فقط لباس زیر تنشه با تناب بسته شده . رو به روی اون سه مرد با ماسک ایستادن. مردها گفتن: میخوایم بدنت رو غرق لذت کنیم.
جایی پشت درهای بسته در یک امارت ممنوعه, آنجا پر از لذت های جنسی است که حتی حرفش را نمیتوان زد. پشت هر دری بانویی دلبر در انتظار لمس مردانه ای نشسته است. ولی این حشرزدگان شهوانی چنان اشتهایی برای درد و مجازات دارند که حتی قویترین هارا وادار به التماس برای بخشش میکند. کدام مرد میتواند در برابر لذت غیر قابل تحمل مقاومت کرده و حرمسرا را از آن خود کند؟
یه روز یه زن خونه دار به اسم یوکی توی تصادف رانندگی به ماشین تاکاتو خسارت میزنه. از اونجایی که پول واسه پرداخت خسارتش نداره مجبوره که با کصش هزینه هارو پرداخت کنه.
پدر خونواده وقتی از مسافرت برمیگرده میفهمه پسر دیوثی که خونش راه داده بکن زنش شده. حالا پسرشو به مبارزه دعوت میکنه. کسی که بتونه همه خواهرای جنده رو زمین بزنه برنده این مبارزست.
هر جور دلت خواست تنبیهم کن رئیس! فقط اخراجم نکن. دختری که بالاخره توی یه فروشگاه کار پیدا کرده بود حالا بخاطر یه اشتباه کاری داره اخراج میشه... ولی اون برای ادامه دادن به شغلش هرکاری حاضره بکنه...
در حین مبارزه با شیطان آزل دستگیر میشه... بگایی اینجاست که یه نشان توسط شیطان روی شکم آزل حک میشه نشانی که باعث میل جنسی سیری ناپذیر میشه...
یه نامادری فوق حشری که نمیتونه جلوی خودش رو بگیره و به هر شکلی باید یه کیر داخل کوسش باشه....
یه زن و شوهر متاهل یه کافی شاپ رو اداره میکنن ولی درحال حاضر شوهر توی بیمارستانه... یه روز صاحب مغازه میاد داخل کافه و اون زن ازش میخواد که اجاره ی این ماه رو یکم عقب بندازه و صاحب مغازه هم ادای پسر خوبارو درمیاره و قبول میکنه ولی توی ذهنش یچیز دیگه میگذره،اون میخواد از این فرصت استفاده کنه تا از زنِ تنها باج بگیره و اون رو بکنه..همون لحظه ها بود که یه مشتری وارد مغازه میشه و اون زن و مرد هم کنار هم وایسادن..موقعی که همه درحال صحبت کردن بودن صاحب مغازه از پشت دستشو میکنه داخل شورت زن و اونو میماله،زن هم نمیتونست چیزی بگه،بعد از کمی مالیدن کصش،زن کامل سست میشه و....
یک مرد اگزورسیست(شخصی که روحیه ی شیطانی کسی رو بیرون میکشه) از یه مدرسه ی متروکه بازدید میکنه. در درون یک روح شیطانی،هاناکو سان..یه دختر مدرسه ای وجود داره که باسن و ران بزرگی هم داره اما روح شیطان درون اون رخنه کرده و قدرت روحی جنون انگیزی بهش داده!
تاکومی از یه بیماری خیلی بد رنج میبرد،اون موافقت میکنه که یه ژن درمانی آزمایشی رو امتحان کنه،بعد از درمان اون به یه دختر تبدیل شد.
این پرستار دختر بیشتر از اون چیزی که یادش هست نسبت به کیتا احساسات داشته،و ناگهان متوجه میشه که کیتا داخل بیمارستانی که اون کار میکنه بستری شده...آیا این پرستار مهربون با ممه های نرم و حشریت زیادش میتونه خودشو کنترل کنه؟ یا شهوت اونو فراتر میبره...
دختر داستان به خاطر مهربونی زیادش،توسط سرایدار مورد تجاوز قرار میگیره، و چون نمیتونه نه بگه،اون یارو از بدن سکسی و جوونش نهایت سوء استفاده رو میبره.(داستان غیر اخلاقی)
یویی و کوو بیشتر از چیزی که هرکسی میتونه به یاد داشته باشه،توی دوران کودکی باهم دوست بودن.همینطور که بزرگتر شدن عاشق همدیگه هم شدن،اونا نمیتونن دست خودشونو از همدیگه دور نگه دارن و هرجایی که فکرشو بکنی باهمدیگه سکس میکنن،از جمله توی مدرسه. متاسفانه یه حرومزاده که مسئول دوربین های مدرسه بود مچشونو گرفت و تصمیم داره با این فیلما باج خواهی کنه.
میتسوکو زن زیباییه که به تازگی ازدواج کرده و به خونه ی شوهرش رفته و همراه با خونواده ی شوهرش زندگی میکنه ولی این شروع زندگی اون به عنوان برده ی جنسی بیشتر مرد های خونواده ی شوهرش بود.
پدر خانواده ی ماکینو یک هفته بعد از،از دست دادن همسرش خودشو درحال فکرکردن به بدن چهاردختر خودش میبینه،بزودی اتفاقاتی قراره بیوفته....
ادامه ی داستان آیری حشری میشود،مارینا و آیری و پدرشون باهمدیگه به سفر میرن و اونجا باهم خاطرات مختلفی به جا میذارن...
یوشیزاوا یه دانش آموز دختر همه چی تمومه که به گلهای خونه ش هرروز آب میده و قبل از رفتن به کلاس با نگهبان حراست سلام احوالپرسی میکنه،اما این نگهبان دیوث هرروز مخفیانه از یوشیزاوا عکس میگرفته و باهاشون خود ارضایی میکرده،یه روز نگهبان دید که این دختر با کارمند جدید نگهبانی دارن سکس خشن میکنن....
چندین ساله که بین دو کشور،یک نبرد حماسی در حال وقوعه،یکی از اون کشورها یه سرباز ویژه فرستاد که به طرف دیگه ای رفتن و به کشوری که قبلا متعلق به اونها بود حمله کردن،در اون منطقه همه ی زنان مجبورن به مردهای حشری خدمات جنسی بدن...
داستان این انیمه مارو به دنیای شمشیر و جادو میبره،جایی که یه شمشیرزن جوان به نام اِرین باید تبدیل به یه مبارز حرفه ای بشه و اولین قرارداد خودش رو با شمشیرزنان وحشی شبانه ببنده،برای رسیدن به اون سطح لازمه که هرروز کوس بکنه...
این دخترها هرروز با من مثل یه برده رفتار میکنن. تنها انتقامی که میتونم ازشون بگیرم اینه که توی رویاهام به یادشون جق بزنم و بکنمشون.
"من میخوام بکنمش" خیلی کونش سفیده با اون عینکی که میزنه شبیه میا خلیفه شده دلم میخواد کیرمو تا دسته بکنم توی کوس نرمش،چجوری میتونم اینکارو بکنم؟
دیدی بعضی وقتها دختر به پسره میگه تو مثل داداشمی؟ این بار فرق داره پسر به دختره میگه تو مثل خواهرمی.. ولی اون دختر واقعا کیوت و دوست داشتنیه.. حالا با این اوصاف برای رابطشون چه اتفاقی میوفته؟
به سه زن ماموریت داده شده که به صورت مخفیانه به یه شرکت داروسازی که داروهای غیرقانونی تولید میکنن برن و اونجا جاسوسی کنن، افراد شرکتِ غیرقانونی متوجه این موضوع میشن و زنهارو دستگیر میکنن بعد به بهونه ی آزمایش مورد آزار و اذیت قرارشون میدن...
اپیزود اول (دزد): یه زن جوان با یه مرد خیلی سن بالاتر از خودش ازدواج کرده، اون مرد نمیتونه زن رو راضی نگه داره. یه روز که مرد برای فروش جنس هاش به شهر میره دزد به خونه شون میاد و...
با این وسیله هرکسی رو که دلت میخواد هیپنوتیزم کن و هرکاری خواستی باهاش بکن! البته اگه کار کنه...