کشتی ای که برای سفر به دل دریا زده بود گیر طوفان افتاد و تنها بازمانده ی اونها چندتا دختر و یدونه پسر زشته. دخترها به ویروس عجیبی مبتلا شدن، ویروس انقدر دخترهارو حشری میکنه که به مرز جنون میرسن. تنها راه زنده موندنشون باردار شدن هست...
آکیرا با هزار کصکلک بازی برنامه میریزه تا داف دبیرستانشون رو بزنه زمین اما از شانس کیری تر از اسمش سر و کله خواهرش پیدا میشه و قرارش رو به هم میزنه. قافل از اینکه خواهر دیوثش واسش هزار نقشه چیده
آکیرا با هزار کصکلک بازی برنامه میریزه تا داف دبیرستانشون رو بزنه زمین اما از شانس کیری تر از اسمش سر و کله خواهرش پیدا میشه و قرارش رو به هم میزنه. قافل از اینکه خواهر دیوثش واسش هزار نقشه چیده
این پسر همه چیز داشت ولی برده یک حوری شد، حوری ای که هرچی آب توی کیر پسر بود رو خورد، یه حوری دیگه هم ظاهر شد؟!!!!
یه زن و شوهر متاهل یه کافی شاپ رو اداره میکنن ولی درحال حاضر شوهر توی بیمارستانه... یه روز صاحب مغازه میاد داخل کافه و اون زن ازش میخواد که اجاره ی این ماه رو یکم عقب بندازه و صاحب مغازه هم ادای پسر خوبارو درمیاره و قبول میکنه ولی توی ذهنش یچیز دیگه میگذره،اون میخواد از این فرصت استفاده کنه تا از زنِ تنها باج بگیره و اون رو بکنه..همون لحظه ها بود که یه مشتری وارد مغازه میشه و اون زن و مرد هم کنار هم وایسادن..موقعی که همه درحال صحبت کردن بودن صاحب مغازه از پشت دستشو میکنه داخل شورت زن و اونو میماله،زن هم نمیتونست چیزی بگه،بعد از کمی مالیدن کصش،زن کامل سست میشه و....
دوست مامانم نزدیک ما زندگی میکنه و همیشه از من مراقبت میکنه،تازگیا متوجه شدم که خیلی سکسی و حشریه،بعد از دیدن یه ویدیوی سکسی دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم و....
دختر داستان به خاطر مهربونی زیادش،توسط سرایدار مورد تجاوز قرار میگیره، و چون نمیتونه نه بگه،اون یارو از بدن سکسی و جوونش نهایت سوء استفاده رو میبره.(داستان غیر اخلاقی)
بیا بیخیال شوهرهامون باشیم و یه مسافرت مجردی پرهیجان رو تجربه کنیم! ولی اصلا مسافرت بدون کیر حال میده؟
در ژاپن،در آینده ای نزدیک در مکانی که گروهی از شینوبی ها در کنار هم جمع میشن و برای مبارزه با تهدید شیطان تمرین میبینن. برای مدت های زیادی انسان ها و شیاطین از هم دیگه دوری میکردن اما این باور دیگه نابود شده…
یووتو پسر تنهایی که توی یه مجتمع آپارتمانی زندگی میکنه به لطف همسایه هاش که سه تا زن میلف فوق هات و حشری کننده ان(مگومی،آنا و ماکو) دیگه احساس تنهایی نمیکنه،هرچند از بودن اونا(ظاهرشون)لذت میبره،ولی از اینکه با اون مثل یه بچه برخورد میکنن ناراحته،اون دوس داره زنهای همسایه ش اونو به چشم یه مرد ببینن،تا اینکه توی شب تولدش اوضاع تغییر کرد،در حالی که مهمون های شب تولدش همین سه تا زن بودن،مگومی به عنوان کادوی تولد تصمیم گرفت یه کاری واسش انجام بده و این آغاز خوشگذرونی های داغ و لذت بخش یوتو با سه تا زن ممه گنده بود.