توی یه ساختمون مدرسه متروک و تاریک خانوم معلم کیریکو در حالی که فقط لباس زیر تنشه با تناب بسته شده . رو به روی اون سه مرد با ماسک ایستادن. مردها گفتن: میخوایم بدنت رو غرق لذت کنیم.
جایی پشت درهای بسته در یک امارت ممنوعه, آنجا پر از لذت های جنسی است که حتی حرفش را نمیتوان زد. پشت هر دری بانویی دلبر در انتظار لمس مردانه ای نشسته است. ولی این حشرزدگان شهوانی چنان اشتهایی برای درد و مجازات دارند که حتی قویترین هارا وادار به التماس برای بخشش میکند. کدام مرد میتواند در برابر لذت غیر قابل تحمل مقاومت کرده و حرمسرا را از آن خود کند؟
پدر خونواده وقتی از مسافرت برمیگرده میفهمه پسر دیوثی که خونش راه داده بکن زنش شده. حالا پسرشو به مبارزه دعوت میکنه. کسی که بتونه همه خواهرای جنده رو زمین بزنه برنده این مبارزست.
هر جور دلت خواست تنبیهم کن رئیس! فقط اخراجم نکن. دختری که بالاخره توی یه فروشگاه کار پیدا کرده بود حالا بخاطر یه اشتباه کاری داره اخراج میشه... ولی اون برای ادامه دادن به شغلش هرکاری حاضره بکنه...
پدر کازوهیکو به تازگی با یه زن جوون زیبا به نام میساکو ازدواج کرده،کازوهیکو همیشه خواب نامادریشو میبینه و به یادش جق میزنه اما یک نفر هست که هرروز مزاحم تلفنی میساکو میشه و بهش دیلدو و اسباب بازی های جنسی هدیه میده،میساکو با اینکه شوهر داشت ولی بخاطر کمبود سکس نتونست جلوی خودشو بگیره و با اون اسباب بازی هرکاری که شخص مزاحم از پشت تلفن میگفت رو انجام داد تا نیازهاشو برطرف کنه و عطش حشریتشو خاموش کنه....
دختر داستان به خاطر مهربونی زیادش،توسط سرایدار مورد تجاوز قرار میگیره، و چون نمیتونه نه بگه،اون یارو از بدن سکسی و جوونش نهایت سوء استفاده رو میبره.(داستان غیر اخلاقی)
یویی و کوو بیشتر از چیزی که هرکسی میتونه به یاد داشته باشه،توی دوران کودکی باهم دوست بودن.همینطور که بزرگتر شدن عاشق همدیگه هم شدن،اونا نمیتونن دست خودشونو از همدیگه دور نگه دارن و هرجایی که فکرشو بکنی باهمدیگه سکس میکنن،از جمله توی مدرسه. متاسفانه یه حرومزاده که مسئول دوربین های مدرسه بود مچشونو گرفت و تصمیم داره با این فیلما باج خواهی کنه.
انگار به نظر میرسه یه دیو درون این پسر بیدار شده،قدرتی که قبلا داشت دوباره به یکباره پیداش شده. حالا وقت انتقام از همه ی اون دختراییه که مسخرش میکردن...
یوشیزاوا یه دانش آموز دختر همه چی تمومه که به گلهای خونه ش هرروز آب میده و قبل از رفتن به کلاس با نگهبان حراست سلام احوالپرسی میکنه،اما این نگهبان دیوث هرروز مخفیانه از یوشیزاوا عکس میگرفته و باهاشون خود ارضایی میکرده،یه روز نگهبان دید که این دختر با کارمند جدید نگهبانی دارن سکس خشن میکنن....
اون،سالهاست که محافظ خونه ست و کارش رو هم به خوبی انجام میده،اما این بار تهدید شده که اگه بخواد کاری بکنه براش بد تموم میشه.. اما این مرد با بکار گذاشتن دوربین توی خونه سعی میکنه از لخت رینا فیلم بگیره تا از اون برای اهداف خودش استفاده کنه و به خواسته هاش برسه...
این دخترها هرروز با من مثل یه برده رفتار میکنن. تنها انتقامی که میتونم ازشون بگیرم اینه که توی رویاهام به یادشون جق بزنم و بکنمشون.
یه زوج عاشق که به فکر ازدواجن،خونه ی خالی ندارن و شاید مجبور بشن داخل خونه ی پدر تومویا زندگی کنن و اونجا باهمدیگه سکس های فراوان داشته باشن،دقیقا از همینجاست که داستان شروع میشه...
باج گیری،شهوت زیاد و چیزهایی که نمیشه به زبون آورد داره توی یه اتاق مخفی صورت میگیره،دو تا مرد که فیلم پورن کار میکنن از هر دختر یا زنی که خوششون بیاد برای فیلم پورن استفاده میکنن،پلیس داره بو میکشه از کارهاشون ولی...
بالاخره موقعیتش پیش اومد که نیشیدا با دختر مورد علاقه خودش تنهایی برن بیرون و وقت بگذرونن ولی یه مزاحم وجود داره... جذاب شد!
دختری شیطون که حاضره هرکاری برای عشقش بکنه.اما داستان کم کم داره متفاوت میشه و اون باید برای عشقش کارهای عجیب و غریبی بکنه...
دوتا برادر که توی خونه ی مجردیشون یه دختر آوردن که باهاشون زندگی میکنه، دختر حشری از شب تا صبح و از صبح تا شب روی کیره،کدوم زودتر تسلیم میشن؟ برادران کیر کلفت یا دختر حشری؟