جایی پشت درهای بسته در یک امارت ممنوعه, آنجا پر از لذت های جنسی است که حتی حرفش را نمیتوان زد. پشت هر دری بانویی دلبر در انتظار لمس مردانه ای نشسته است. ولی این حشرزدگان شهوانی چنان اشتهایی برای درد و مجازات دارند که حتی قویترین هارا وادار به التماس برای بخشش میکند. کدام مرد میتواند در برابر لذت غیر قابل تحمل مقاومت کرده و حرمسرا را از آن خود کند؟
آلفیم،دنیایی از اِلف هاست که فقط زن ها توی اون وجود دارن،معبدگاه اونا،منبع قدرت جادویی همه ی الف ها شروع به محو شدن کرده و نژادشون رو در معرض انقراض قرار داده،یه پیشگویی وجود داره که میگه قراره یه مرد از دنیایی دیگه ناجی نژاد الوین باشه و خیلی طول نکشید که اون قهرمان الان به دنیای الف ها وارد شده... الف ها قانون گذاشتن که باید با این قهرمان بخوابن و بچه دار بشن و نسلشون رو زنده نگه دارن اما خیلی از اونها این قانون رو نپذیرفتن و بخاطر همین الف ها به دو گروه تقسیم شدن:یکی اونهایی که از پذیرفتن واقعیت بیزارن و دلشون نمیخواد بچه دار بشن و یکی هم گروهی که پذیرفتن سکس کنن...اما جالب اینجا بود که افرادی که قانون رو قبول کردن یه چیزی رو کشف کردن،معلوم شد که اگه با قهرمان سکس کنن و مایع منی اون رو توی بدن خودشون بدست بیارن،قدرت جادویی اونها افزایش پیدا میکنه،بنابراین اونا کمر این پسر رو خشک میکنن و شیری براش باقی نمیذارن....
یه زن و شوهر متاهل یه کافی شاپ رو اداره میکنن ولی درحال حاضر شوهر توی بیمارستانه... یه روز صاحب مغازه میاد داخل کافه و اون زن ازش میخواد که اجاره ی این ماه رو یکم عقب بندازه و صاحب مغازه هم ادای پسر خوبارو درمیاره و قبول میکنه ولی توی ذهنش یچیز دیگه میگذره،اون میخواد از این فرصت استفاده کنه تا از زنِ تنها باج بگیره و اون رو بکنه..همون لحظه ها بود که یه مشتری وارد مغازه میشه و اون زن و مرد هم کنار هم وایسادن..موقعی که همه درحال صحبت کردن بودن صاحب مغازه از پشت دستشو میکنه داخل شورت زن و اونو میماله،زن هم نمیتونست چیزی بگه،بعد از کمی مالیدن کصش،زن کامل سست میشه و....
رینتارو به زنش مشکوکه،بخاطر همین یه کارآگاه استخدام میکنه تا زنش رو امتحان کنه و نتیجه ای که به دستش میرسه عکس ها و فیلم های لخت اون زن در حال لذت بردن از کیر یه غریبه بود....
دختر داستان به خاطر مهربونی زیادش،توسط سرایدار مورد تجاوز قرار میگیره، و چون نمیتونه نه بگه،اون یارو از بدن سکسی و جوونش نهایت سوء استفاده رو میبره.(داستان غیر اخلاقی)
سوچی تاکاساکی یه نیروی فوق جادویی داره که میتونه بدن آدم هارو بدون اجازه ی اونها کنترل کنه بخاطر همین تصمیم گرفت این نیروی فوق العادش رو روی زنهای اطرافش استفاده کنه و یک حرمسرای شخصی برای خودش درست کنه....
آلیسا یه زن روسی سفید با بدن فوق سکسیه که شوهرش به خاطر سفر کاری ازش دوره و با برادر شوهرش(کنتا)زندگی میکنه.کنتا که کون نرم و ممه های سفید زن داداشش دیوونش کرده یه شب آلیسا رو درحال خودارضایی میبینه که داره کصش رو دیوونه وار میماله،اونجا بود که برق از سر کنتا و من و شما پرید...
آریادنه به تازگی پرنسس کشور کوچک اِیوُن شد،اما درحال حاضر اونجا توی یه بحران مالی عمیق به سر میبره،در تلاش برای نجات کشور،پرنسس اعلام میکنه که اِیوُن باید روی توسعه ی صنعت سکس تمرکز کنه.
یکی از امتیازدارترین انیمه هنتای سایت. میرا: زن مطلقه و مادر دخترای دوقلو که سرگرمی این روزاش حشری کردن ناپسریشه،نقطه ضعفشم لب گرفتنه،واقعا میلف خوبیه... یونا: یکی از دوقلو ها یا همون خواهر بزرگست،توی مدرسشون اونقدر دوستش دارن که براش فن پیج درست کردن،فقط یخورده خجالتیه... نینا:یکی از دوقلوها یا همون خواهر کوچیکه،یه دختر ورزشکار،مهربون و باهوشه ولی وقتی فضا عاشقانه ست اون سست میشه،یخورده مثل گربه های وحشی رفتار میکنه ولی از چیزای گوگولی و کیوت خوشش میاد....
از دوران مدرسه همیشه نسبت به معلم زن خودش و کارایی که دوست داشته با ... هیکل ریزه پیزه اون ، صورت بچه گونش ، اندامی که با هیکلش نمیخونه بکنه ، تخیلات داشته و یه روز توی قطاری شلوغ برای هدف خودش دست به کار میشه .
کاناتا بعد از اینکه معلم خواهرش میو و دوست خواهرش ریکو شد،به مرور زمان متوجه میشه که محبوبیتش بین اونا خیلی بیشتر از چیزیه که خودش تصور میکرد...
تاناکا به یه آپارتمان ارزون قیمت اما یکم خرابه نقل مکان میکنه،خوبی این آپارتمان کرایه یا چیزای دیگه نیست،اینه که روزی که میخوای اجاره بدی از خانم صاحبخونه سرویس میگیری،درسته ظاهر این خانم خیلی جوون و سکسیه ولی از نظر سنی از تاناکا بزرگتره و....
در حالی که پدر و مادر چیساتو خونه نبودن،عموش به خونه ی اونا اومد و از اتاق چیساتو سر دراورد وقتی وارد اتاق شد بدن چیساتو رو دید که توجهشو جلب کرد و بعد از مدتی همه ی لباس زیرهای خونه رو دید زد و اونقدر حشرش رفت بالا که فقط سکس میتونست آرومش کنه....
یک مکان برای زنانی که تشنه ی سکس هستن و شوهرشون طعم لذت ارگاسم رو از اونها گرفته،اینجا خونه ایه که بسیاری از زنهای متاهل زیبا و سکسی زندگی میکنن که به شکل باورنکردنی ای دلشون میخواد یه کیر کلفت جرشون بده،هر مردی میتونه به اینجا بیاد و زن مورد علاقشو پیدا کنه و اونو به اوج لذت برسونه...این قسمت داستان زندگی میتسوروی 24ساله و آساهینای 20ساله رو روایت میکنه...
یه دختر جوان خودش رو توی جمع دوست هایی پیدا میکنه که دائما درباره ی سکس صحبت میکنن ولی خودش هیچ تجربه ای نداره،بخاطر همین احساس منزوی بودن بهش دست میده که یکی از دوستاش میگه «چرا با داداش کوچیکتر من امتحانش نمیکنی؟خودم هرروز اینکارو میکنم» اینگونه شد که سوراخ های تنگ دختر غصه ی ما برای اولین بار یک شئ درون خود احساس کردند.
این پسر به بهونه بازی به خونه ی دوستش میره و از هر فرصتی که شده استفاده میکنه تا مامان دوستش رو که حسابی جذاب و داغه رو بکنه...
دوتا خونواده که همسایه ی هم هستن، پدر هرخونواده بهترین دوست های هم هستن،بخاطر همین اونا مثل یه خونواده ی بزرگ و شاد کنار هم زندگی میکنن.کوکی تنها پسر خونوادست... یک روز جفت خونواده ها برای مسافرت آماده میشن اما چهار دختر خودشونو نبردن...
مجموعه ی جرم بده یه خط داستانی جذاب داره که همه ی سلیقه هارو در بر میگیره.. کیرتو آماده کن.. کصتو گرم کن.. قراره شروع بشه...
این مرد یه زن درجه یک با بدنی داغ و دیوونه کننده داره،حتی با دیدن بدنشم ارضا میشی چه برسه بخوای بکنیش! یه شب که مست بودن اتفاقات عجیبی میوفته! شما یا این نمایش رو می پرستین یا تحقیرش میکنین!
یه دختر هرشب به خوابم میاد و بهم میده... انقدر کردمش که دیگه آبی توی کمرم نمونده. کاش میشد توی دنیای واقعی میکردمش.! باید راهی باشه...
مایوییگا یه کافه ست که یه بانوی فوق سکسی و جذاب داخلش کار میکنه که خیلیم مهربونه و به این پسر کوچولوی قصه ی ما محبت های زیادی میکنه،مثلا بهش اجازه میده به سینه هاش دست بزنه،کوسشو لمس کنه،کیرشو بکنه داخل کصش و....
کشتی ای که برای سفر به دل دریا زده بود گیر طوفان افتاد و تنها بازمانده ی اونها چندتا دختر و یدونه پسر زشته. دخترها به ویروس عجیبی مبتلا شدن، ویروس انقدر دخترهارو حشری میکنه که به مرز جنون میرسن. تنها راه زنده موندنشون باردار شدن هست...
یه دختر سکسی پوست تیره توی خونه بغلی زندگی میکنه،وقتی خودش رو به شخصیت اصلی داستان ما معرفی کرد برق از سر این پسر پرید،اون عاشق ممه ها و بدن دختر همسایه ش شد و نتونست جلوی خودش رو بگیره،یه روز رفت دم در خونه ی دختر و ازش یه درخواست عجیب و غریب کرد،میشه به سینه هات دست بزنم؟؟؟؟
آنچه به عنوان یه زندگی عادی دانش آموزی شروع شد،حالا دیگه هرزنی رو که میشناسه رویای سکس دیوونه وار باهاش رو داره و آخرشم خودش رو لا به لای چهارتا دختر قرار میده جوری که نمیدونه از کجا شروع کنه!
هایساکی ریوشیرو یه فوتبالیسته که با مصدومیت به خونه برمیگرده،وقتی چهار خواهر بزرگترش متوجه فتیش هایساکی به خواهر کوچیکترش میشن تصمیم به درمان برای فتیش اون میگیرن،درمان چیزی نیست جز(سکس با خواهرای بزرگتر)
داستان راجب مدرسه ای هست که سفر میکنن به ساحلی که لباس پوشیدن داخل اونجا ممنوعه اونجا پسرا حق شق کردن ندارن اگر هم شق کردن دخترا وظیفه خوابندنشو دارن و..(ادامه ی انیمه ی سفر به ساحل برهنه ها)
توی این مدرسه سکس آزاده! مسئولین به این نتیجه رسیدن که نظام آموزشی اگه همراه با سکس باشه تاثیر خیلی بهتری روی دانش آموز ها داره. حالا کسی که دوست داری بکنیش رو انتخاب کن.
دختر روباه مرموز توسط یه پسر تمام انسانی نجات پیدا کرد،حالا این دختر بزرگ شده و به کل مردهای منطقه ی رد لایت کوس میده و اونهارو به بهترین شکل ممکن از سکس راضی و خوشحال میکنه،اما او هنوز عاشق پسریه که قبلنا نجاتش داده بود و الان خیلی وقته ندیدتش....
دوتا برادر که توی خونه ی مجردیشون یه دختر آوردن که باهاشون زندگی میکنه، دختر حشری از شب تا صبح و از صبح تا شب روی کیره،کدوم زودتر تسلیم میشن؟ برادران کیر کلفت یا دختر حشری؟
آکیهیرو و یوزوکی تازه ازدواج کردن. مشکل اینه که آکیهیرو خودشو با کار کردن گاییده و واسه زنش اصلا وقت نمیزاره. به نظرتون یوزوکی میتونه تو این وضعیت وفادار بمونه وقتی شوهرش از نظر جنسی ناامیدش کرده؟ خب اگه میتونست که این هنتای هیچ وقت به وجود نمیومد :-/
یه توله روباه کوچولو که توی تله افتاده توسط یه انسان نجات پیدا میکنه. روباه از خدا خواست که واسه اون مرد جبران کنه خداهم توله رو تبدیل به یه آدم روباه نمای کوچولو کرد.. اما وقتی روباه میخواست لطف اون مرد رو جبران کنه دیگه دیرشده بود و اون مرد فوت کرد ولی قبلش یه وصیت به دختر کرد: مسافرخونه منو رونق بده...
یه دختر هورنی و داغ همه چی تمام که همه بهش حسودی میکنن و کلی دوست و رفیق هم داره کمبود سکس داره،چجوری باید این کمبودشو جبران کنه؟
امتحانات نهایی همیشه سخت و آزاردهنده ان خصوصا برای نوزومو کون که پدر و مادرش هیچ حمایتی ازش نکردن،دوست دوران کودکی نوزومو نتونست اون رو به حال خودش رها کنه و اجازه داد فقط برای یک ماه توی خونه ی خودش زندگی کنه،نوزومو توی مدت کوتاهی دوست دوران کودکی خودش رو به چشم یک دختر همخونه ی همه چی تمام میبینه و عاشقش میشه ولی یادمون باشه که زندگی مشترک اونا دقیقا بعد از یک ماه به پایان میرسه!!!