یک روز توموکی و یوکیمو که تازه باهم آشنا شده بودن برای قرار اول عاشقانشون به بیرون از شهر میرن وولی توی راه پنچر میکنن و برای کمک به اولین خونه نزدیکشون میرن اونجا یک میلف مهمان نواز و اغوا کننده وجود داره که رئیس عمارت هست...
چندسال پیش مادر آیری و مارینا از شوهرش طلاق گرفت و اخیراً دوباره با یه مرد جوون ازدواج کرد،مارینا با ناپدری جدیدش کنار میاد اما آیری ازش نفرت داره،اونا تاحدودی خبر دارن که اون مرد لباس زیرشونو بو میکنه ولی خبر ندارن که با یه داروی حشری کننده قراره اونهارو تشنه ی سکس کنه. آیری موقعی متوجه این حس میشه که با دوست همکلاسیش به خونه ی خودشون رفتن و بعد از یه دوش دونفره غرق در شهوت شدن...
جایی پشت درهای بسته در یک امارت ممنوعه, آنجا پر از لذت های جنسی است که حتی حرفش را نمیتوان زد. پشت هر دری بانویی دلبر در انتظار لمس مردانه ای نشسته است. ولی این حشرزدگان شهوانی چنان اشتهایی برای درد و مجازات دارند که حتی قویترین هارا وادار به التماس برای بخشش میکند. کدام مرد میتواند در برابر لذت غیر قابل تحمل مقاومت کرده و حرمسرا را از آن خود کند؟
این دختر دیوونست...کصخله! ولی ازش بدمم نمیاد! یه روز توی مدرسه یه دختر تخس خفتم کرد،ولی حالا با شورتی که روی اون بدن حشری کنندشه روبروی خودم دارم میبینمش با دست هایی بسته! جریان چیه؟ الان میتونم انتقام بگیرم؟
یه روز یه زن خونه دار به اسم یوکی توی تصادف رانندگی به ماشین تاکاتو خسارت میزنه. از اونجایی که پول واسه پرداخت خسارتش نداره مجبوره که با کصش هزینه هارو پرداخت کنه.
پدر خونواده وقتی از مسافرت برمیگرده میفهمه پسر دیوثی که خونش راه داده بکن زنش شده. حالا پسرشو به مبارزه دعوت میکنه. کسی که بتونه همه خواهرای جنده رو زمین بزنه برنده این مبارزست.
یه اکیپ 5 نفره ی دختر کیوت و ناز انواع و اقسام خوشگذرونی هارو با تنها پسر گروهشون انجام میدن و ازش لذت میبرن....
در حین مبارزه با شیطان آزل دستگیر میشه... بگایی اینجاست که یه نشان توسط شیطان روی شکم آزل حک میشه نشانی که باعث میل جنسی سیری ناپذیر میشه...
پدر کازوهیکو به تازگی با یه زن جوون زیبا به نام میساکو ازدواج کرده،کازوهیکو همیشه خواب نامادریشو میبینه و به یادش جق میزنه اما یک نفر هست که هرروز مزاحم تلفنی میساکو میشه و بهش دیلدو و اسباب بازی های جنسی هدیه میده،میساکو با اینکه شوهر داشت ولی بخاطر کمبود سکس نتونست جلوی خودشو بگیره و با اون اسباب بازی هرکاری که شخص مزاحم از پشت تلفن میگفت رو انجام داد تا نیازهاشو برطرف کنه و عطش حشریتشو خاموش کنه....
آلفیم،دنیایی از اِلف هاست که فقط زن ها توی اون وجود دارن،معبدگاه اونا،منبع قدرت جادویی همه ی الف ها شروع به محو شدن کرده و نژادشون رو در معرض انقراض قرار داده،یه پیشگویی وجود داره که میگه قراره یه مرد از دنیایی دیگه ناجی نژاد الوین باشه و خیلی طول نکشید که اون قهرمان الان به دنیای الف ها وارد شده... الف ها قانون گذاشتن که باید با این قهرمان بخوابن و بچه دار بشن و نسلشون رو زنده نگه دارن اما خیلی از اونها این قانون رو نپذیرفتن و بخاطر همین الف ها به دو گروه تقسیم شدن:یکی اونهایی که از پذیرفتن واقعیت بیزارن و دلشون نمیخواد بچه دار بشن و یکی هم گروهی که پذیرفتن سکس کنن...اما جالب اینجا بود که افرادی که قانون رو قبول کردن یه چیزی رو کشف کردن،معلوم شد که اگه با قهرمان سکس کنن و مایع منی اون رو توی بدن خودشون بدست بیارن،قدرت جادویی اونها افزایش پیدا میکنه،بنابراین اونا کمر این پسر رو خشک میکنن و شیری براش باقی نمیذارن....
با اینکه سنش کمه و پسر کوچولوییه ولی هرچقد حساب کنی میبینی بیشتر از اون چیزی که باید کیرش بزرگه،بخاطر همین همه ی دخترای بزرگتر از خودش دیوونه ی کیر این پسر بچه میشن...!
من ماریا هستم راهنمای تو موقع بازدید از قصر!!! همونطور که میبینی محیط اینجا پر از عکسهای دخترای لخت و سکسیه تو کدومشونو دوست داری؟
ریویچی دانشجوی دانشگاهه..این پسر قبلا تنها زندگی میکرد و از زندگی مدرسه ای خودش لذت میبرد،ولی یه روز آپارتمانش به خاطر آتش سوزی نابود شد..بعد از مدتی یه روز با اکراه به خونه ش برمیگرده،ولی میبینه که خونه اش به پانسیون دخترونه تبدیل شده!! انگار جایی برای زندگی اون نیست. اما همه بهش اجازه میدن با دخترا باهم اونجا بمونن! زندگی جدیدش این شکلی شروع شد....
این پسر بعد از ثبت نام توی یه دانشگاه خصوصی معروف برای فاصله گرفتن از خونواده ی سختگیرش،به عنوان یه مدرس شروع به کسب درآمد کرد..و توی این داستان،دانش آموزش یه دختره که خونوادش از هرجهتی واقعا عالی هستن.علاوه بر یه مامان میلف با بدن حشری کننده و خود دختر که واقعا سکسیه توی این خونواده یه مرد هست که خویشاوندی خونی با خونواده نداره ولی با این حال کنار هم خیلی خوشحال بنظر میرسن. پسر داستان ما که محو مامان و دختر توی خونه شده،با یه پیشنهاد پشم ریزون از طرف پدر خونواده روبرو میشه:زنمو بُکن!!
واتارو یه پسر جوونه و توی آپارتمانی زندگی میکنه که همسایه ش دوتا خواهر سکسی ان که از وقتی واتارو یه بچه ی کوچولو و خجالتی بود میشناختنش،حالا اون دیگه بزرگ شده و خواهران همسایه آماده ان تا از این موقعیت استفاده کنن و طعم لذت رو به واتارو و خودشون هدیه بدن...
سوچی تاکاساکی یه نیروی فوق جادویی داره که میتونه بدن آدم هارو بدون اجازه ی اونها کنترل کنه بخاطر همین تصمیم گرفت این نیروی فوق العادش رو روی زنهای اطرافش استفاده کنه و یک حرمسرای شخصی برای خودش درست کنه....
در مقابل ارتش شیاطین که ناگهان به دنیای صلح آمیز بشر حمله کردند،شوالیه لوویلیا با پادشاه دیوها مقابله میکنه،خدای شیاطین شوالیه رو شکست میده و اونو مال خودش میکنه،لوویلیا داد میزنه که نکن ولی اون نمیتونه جلوی تحریک شدن شدید خودش رو بگیره،اون میخواد از پیروزی خودش لذت ببره که....
چند ماهی میگذره که کیوشی کار اصلی خودش رو برای باز کردن یه مغازه ی آبنبات فروشی توی حومه ی توکیو ترک کرده،اون میخواست بقیه زندگیشو صرف تماشای دخترای کوچیک کنه،برنامه ش هم موفقیت آمیز بود،در حالی که بچه های مدرسه ی مجاور هرروز به مغازه ی اون سر میزدن با خوشحالی مثل دوست باهاش صحبت میکردن،یروز توی تعطیلات تابستون متوجه شد که یکی از مشتری هاش با یدونه آبنبات توی دستش داره میره داخل دستشویی و یه صداهایی از اونجا میاد،یعنی داره چیکار میکنه؟ این شد که تعطیلات تابستانی کیوشی با دخترای کوچیک شروع شد..
آریادنه به تازگی پرنسس کشور کوچک اِیوُن شد،اما درحال حاضر اونجا توی یه بحران مالی عمیق به سر میبره،در تلاش برای نجات کشور،پرنسس اعلام میکنه که اِیوُن باید روی توسعه ی صنعت سکس تمرکز کنه.
این داستان دنبال کننده ی شخصیت اصلی یعنی ریووتو هست که مامور کشتن قاتل مردهاییه که بطور مشکوکی کشته شدن،توی همه ی این قتل ها نشونه هایی از ممه و اسپرم هست..داستان اینه که قاتل حشری که یه دختر کیوت و گوگولی هست اونقدر قربانی هاشو ارضا کرده که هیچ آبی توی کمر مردها نمونده...
وقتی که مدرسه اردوی آموزشی برگزار میکند،پدر خانواده ی ماکینو موافقت میکنه که همراه با دخترهای جوون خودش(ناتسومه،آکیرا و فوویو)به اونجا بره تا ازشون مراقبت کنه،اما هدف اصلی پدر مراقبت و آموزش نیست....
پدر خانواده ی ماکینو یک هفته بعد از،از دست دادن همسرش خودشو درحال فکرکردن به بدن چهاردختر خودش میبینه،بزودی اتفاقاتی قراره بیوفته....
یکی از امتیازدارترین انیمه هنتای سایت. میرا: زن مطلقه و مادر دخترای دوقلو که سرگرمی این روزاش حشری کردن ناپسریشه،نقطه ضعفشم لب گرفتنه،واقعا میلف خوبیه... یونا: یکی از دوقلو ها یا همون خواهر بزرگست،توی مدرسشون اونقدر دوستش دارن که براش فن پیج درست کردن،فقط یخورده خجالتیه... نینا:یکی از دوقلوها یا همون خواهر کوچیکه،یه دختر ورزشکار،مهربون و باهوشه ولی وقتی فضا عاشقانه ست اون سست میشه،یخورده مثل گربه های وحشی رفتار میکنه ولی از چیزای گوگولی و کیوت خوشش میاد....
تاکاشی کومیا شخصیت اصلی داستان ما با نامادری بلوند روسی خودش و خواهرای ناتنیش زندگی میکنه،اون متوجه میشه که یه قسمتی از هرکدوم اونارو میخواد،اول از خواهرای ناتنیش شروع کرد،از خواهر کوچیکه بخاطر فیلم گرفتن از خود ارضایی کردن خودش و پخش آنلاین اون به راحتی باج گیری کرد،اون یکی رو توی کلاب در حال خوشگذرونی های دخترپسری گیر انداخت.به زودی قراره هرموقع دلش شیطونی خواست از خواهرای ناتنیش استفاده کنه،ولی اگه ینفر اونارو در حال شیطونی کردن ببینه چه اتفاقی میوفته؟
ادامه ی داستان آیری حشری میشود،مارینا و آیری و پدرشون باهمدیگه به سفر میرن و اونجا باهم خاطرات مختلفی به جا میذارن...
بعد از گذروندن یه زندگی عادی،قهرمان داستان ما توی موقعیتی قرار میگیره که مطلقاً برای اون آماده نبوده!اون مجبوره با اسپرم هاش،شهوت و عطش دختر ساکیوباسی که باهاش زندگی میکنه رو آروم کنه و الان خودش رو وابسته به اون میبینه.
در قسمت اول دختر و پسرهایی هستن که سال آخر تحصیلیشونه و تا حالا سکس نداشتن و سینگلم هستن،بخاطر همین یکی از همون دخترای دبیرستانی پیشنهاد میده که بیاید باهم سکس کنیم و از سال آخر مدرسمون خاطرات خوبی بسازیم....
توی دنیایی متفاوت خون آشام ها و انسان ها در کنار هم زندگی میکردند،آمانو به شاهکوس مدرسشون حس داشته اما اون دختر دست رد به سینه ی آمانو میزنه و آمانو افسرده میشه و به فکر فرو میره،تا اینکه بطور تصادفی آمانو و یه دختر خون آشام به هم برخورد میکنن و لب آمانو و اون دختر خون آشام زخم میشه و خون هردوشون در بدن آمانو ترکیب میشه و اتفافات عجیبی رو رقم میخوره...
یووتو پسر تنهایی که توی یه مجتمع آپارتمانی زندگی میکنه به لطف همسایه هاش که سه تا زن میلف فوق هات و حشری کننده ان(مگومی،آنا و ماکو) دیگه احساس تنهایی نمیکنه،هرچند از بودن اونا(ظاهرشون)لذت میبره،ولی از اینکه با اون مثل یه بچه برخورد میکنن ناراحته،اون دوس داره زنهای همسایه ش اونو به چشم یه مرد ببینن،تا اینکه توی شب تولدش اوضاع تغییر کرد،در حالی که مهمون های شب تولدش همین سه تا زن بودن،مگومی به عنوان کادوی تولد تصمیم گرفت یه کاری واسش انجام بده و این آغاز خوشگذرونی های داغ و لذت بخش یوتو با سه تا زن ممه گنده بود.