امتیاز خود را ثبت کنید
قرار یواشکی با مامان دوستم داستانش از اونجایی شروع شد که من و دوستم باهم توی خونشون میخواستیم فیلم سوپر نگاه کنیم و جق بزنیم ولی خبر نداشتیم که مامانش توی خونه هست پس وقتی متوجه شدیم جق زدن کنسل شد و باهم کال اف دیوتی بازی میکردیم و کلوچه های مامانشو خوردیم.. وقتی خواستم ظرف کلوچه هارو به آشپزخونه ببرم شیوری سان(مامان دوستم) رو دیدم که جلوم ظاهر شد و...