این دختر دیوونست...کصخله! ولی ازش بدمم نمیاد! یه روز توی مدرسه یه دختر تخس خفتم کرد،ولی حالا با شورتی که روی اون بدن حشری کنندشه روبروی خودم دارم میبینمش با دست هایی بسته! جریان چیه؟ الان میتونم انتقام بگیرم؟
آلفیم،دنیایی از اِلف هاست که فقط زن ها توی اون وجود دارن،معبدگاه اونا،منبع قدرت جادویی همه ی الف ها شروع به محو شدن کرده و نژادشون رو در معرض انقراض قرار داده،یه پیشگویی وجود داره که میگه قراره یه مرد از دنیایی دیگه ناجی نژاد الوین باشه و خیلی طول نکشید که اون قهرمان الان به دنیای الف ها وارد شده... الف ها قانون گذاشتن که باید با این قهرمان بخوابن و بچه دار بشن و نسلشون رو زنده نگه دارن اما خیلی از اونها این قانون رو نپذیرفتن و بخاطر همین الف ها به دو گروه تقسیم شدن:یکی اونهایی که از پذیرفتن واقعیت بیزارن و دلشون نمیخواد بچه دار بشن و یکی هم گروهی که پذیرفتن سکس کنن...اما جالب اینجا بود که افرادی که قانون رو قبول کردن یه چیزی رو کشف کردن،معلوم شد که اگه با قهرمان سکس کنن و مایع منی اون رو توی بدن خودشون بدست بیارن،قدرت جادویی اونها افزایش پیدا میکنه،بنابراین اونا کمر این پسر رو خشک میکنن و شیری براش باقی نمیذارن....
من ماریا هستم راهنمای تو موقع بازدید از قصر!!! همونطور که میبینی محیط اینجا پر از عکسهای دخترای لخت و سکسیه تو کدومشونو دوست داری؟
در مقابل ارتش شیاطین که ناگهان به دنیای صلح آمیز بشر حمله کردند،شوالیه لوویلیا با پادشاه دیوها مقابله میکنه،خدای شیاطین شوالیه رو شکست میده و اونو مال خودش میکنه،لوویلیا داد میزنه که نکن ولی اون نمیتونه جلوی تحریک شدن شدید خودش رو بگیره،اون میخواد از پیروزی خودش لذت ببره که....
سرزمین عجایب پر از موجودات عجیب و غریبه،ملیس که موفق شد خواهر بزرگترش رو شکست بده و ذهنشو پاک کنه،وقتی به سرزمین خودش برگشت فهمید همه اونجا از سکس های فراوان دیوونه وار لذت میبرن حتی ملکه ی قصر که زنی با پستون های صورتی و فوق سکسیه...
یه مسابقه ی بیسبال بیش از حد سکسی و تحریک کننده با بازی سندی مو بلوند و کون سفید و وندی پوست تیره گوگولی!
چندین ساله که بین دو کشور،یک نبرد حماسی در حال وقوعه،یکی از اون کشورها یه سرباز ویژه فرستاد که به طرف دیگه ای رفتن و به کشوری که قبلا متعلق به اونها بود حمله کردن،در اون منطقه همه ی زنان مجبورن به مردهای حشری خدمات جنسی بدن...
توی دنیایی متفاوت خون آشام ها و انسان ها در کنار هم زندگی میکردند،آمانو به شاهکوس مدرسشون حس داشته اما اون دختر دست رد به سینه ی آمانو میزنه و آمانو افسرده میشه و به فکر فرو میره،تا اینکه بطور تصادفی آمانو و یه دختر خون آشام به هم برخورد میکنن و لب آمانو و اون دختر خون آشام زخم میشه و خون هردوشون در بدن آمانو ترکیب میشه و اتفافات عجیبی رو رقم میخوره...
همه چیز و همه کس برای این دخترها مثل اسباب بازیه، اسباب بازی هایی که یا برای استفاده یا نابودیه،این داستان یه پسر چاق تنهاس که در کنار اون دخترا هیچ تفاوتی با یه مورچه نداره و بعد از اینکه متوجه میشن که پسر داستان توی دستشویی داره لباس های زیر رو بو میکنه و جق میزنه،هرگز بهش اجازه نمیدن که بدونه آخر ماجرا چی میشه...
این دخترها هرروز با من مثل یه برده رفتار میکنن. تنها انتقامی که میتونم ازشون بگیرم اینه که توی رویاهام به یادشون جق بزنم و بکنمشون.
یک مکان برای زنانی که تشنه ی سکس هستن و شوهرشون طعم لذت ارگاسم رو از اونها گرفته،اینجا خونه ایه که بسیاری از زنهای متاهل زیبا و سکسی زندگی میکنن که به شکل باورنکردنی ای دلشون میخواد یه کیر کلفت جرشون بده،هر مردی میتونه به اینجا بیاد و زن مورد علاقشو پیدا کنه و اونو به اوج لذت برسونه...این قسمت داستان زندگی میتسوروی 24ساله و آساهینای 20ساله رو روایت میکنه...
مگه ممکنه یه آموزش فوق جذاب سکسی توی همچین ساحل قشنگی باشه؟ اونم با کلی سوتین و شورت بندی که هوش از سر آدم میبره....
یه دختر جوان خودش رو توی جمع دوست هایی پیدا میکنه که دائما درباره ی سکس صحبت میکنن ولی خودش هیچ تجربه ای نداره،بخاطر همین احساس منزوی بودن بهش دست میده که یکی از دوستاش میگه «چرا با داداش کوچیکتر من امتحانش نمیکنی؟خودم هرروز اینکارو میکنم» اینگونه شد که سوراخ های تنگ دختر غصه ی ما برای اولین بار یک شئ درون خود احساس کردند.
من بعد از مدتها به خونه مون برگشتم و این موقعیت برای اولین بار پیش اومد که تونستم یه کوس واقعی از نزدیک ببینم و ممه لمس کنم...
ایریسیه دختر اِلف همه چی تمام،وقتی وارد مدرسه ی جدیدش میشه همه متوجه میشن که اون توی هرچیزی بهترینه،اونقدر خوبه که هرکسی نمیتونه بهش نزدیک بشه و باهاش رابطه برقرار کنه اما یه نفر هست که خوش شانس ترین مرد توی مدرسشونه و کوس خیس ایریس رو حس میکنه...
گروه بی شماری از شیاطین و خون آشام های جنده و حشری به یک روستا حمله میکنن،لوکای قهرمان پا به صحنه میذاره تا جلوی اونهارو بگیره برای اینکه این خون آشام ها انقدر به مردم روستا کص میدن و باهاشون سکس میکنن که همه ی مردها بخاطر خالی شدن آب های کمرشون دارن میمیرن...
دوست مامانم نزدیک ما زندگی میکنه و همیشه از من مراقبت میکنه،تازگیا متوجه شدم که خیلی سکسی و حشریه،بعد از دیدن یه ویدیوی سکسی دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم و....
یه جشنواره توی مدرسه دخترونه پر از برنامه های فوق جذاب که هرطور که دلت خواست میتونی عشق و حال کنی اما یه شرط داره! اونم داشتن کارت مخصوصه... کارتت رو بده هرکیو دلت خواست بُکُن.
یه دختر سکسی پوست تیره توی خونه بغلی زندگی میکنه،وقتی خودش رو به شخصیت اصلی داستان ما معرفی کرد برق از سر این پسر پرید،اون عاشق ممه ها و بدن دختر همسایه ش شد و نتونست جلوی خودش رو بگیره،یه روز رفت دم در خونه ی دختر و ازش یه درخواست عجیب و غریب کرد،میشه به سینه هات دست بزنم؟؟؟؟
آنچه به عنوان یه زندگی عادی دانش آموزی شروع شد،حالا دیگه هرزنی رو که میشناسه رویای سکس دیوونه وار باهاش رو داره و آخرشم خودش رو لا به لای چهارتا دختر قرار میده جوری که نمیدونه از کجا شروع کنه!
داستان راجب مدرسه ای هست که سفر میکنن به ساحلی که لباس پوشیدن داخل اونجا ممنوعه اونجا پسرا حق شق کردن ندارن اگر هم شق کردن دخترا وظیفه خوابندنشو دارن و..(ادامه ی انیمه ی سفر به ساحل برهنه ها)
موقع تنهایی،وقتی که کیرت هوس یه کوس خیس و آبدار تپل کرده هیچی بهتر از یه دختر بدن شکلاتی بهت مزه نمیده،اونموقست که دلت میخواد صبح تا شب کص نرم ش رو روی کیرت حس کنی.