امتیاز خود را ثبت کنید
هیرو و کوجی از بچگی باهم بزرگ شدن و حالا توی یک خونه زندگی میکنن،یه شب که کوجی در حال جق زدن بود صدای آه و ناله های یه دختر به گوشش رسید،بله،دختر اتاق بغلی هم در حال خود ارضایی کردن بود که معلوم شد فتیش سکس ارباب و برده ای داره...