جایی پشت درهای بسته در یک امارت ممنوعه, آنجا پر از لذت های جنسی است که حتی حرفش را نمیتوان زد. پشت هر دری بانویی دلبر در انتظار لمس مردانه ای نشسته است. ولی این حشرزدگان شهوانی چنان اشتهایی برای درد و مجازات دارند که حتی قویترین هارا وادار به التماس برای بخشش میکند. کدام مرد میتواند در برابر لذت غیر قابل تحمل مقاومت کرده و حرمسرا را از آن خود کند؟
این دختر دیوونست...کصخله! ولی ازش بدمم نمیاد! یه روز توی مدرسه یه دختر تخس خفتم کرد،ولی حالا با شورتی که روی اون بدن حشری کنندشه روبروی خودم دارم میبینمش با دست هایی بسته! جریان چیه؟ الان میتونم انتقام بگیرم؟
یه روز یه زن خونه دار به اسم یوکی توی تصادف رانندگی به ماشین تاکاتو خسارت میزنه. از اونجایی که پول واسه پرداخت خسارتش نداره مجبوره که با کصش هزینه هارو پرداخت کنه.
پدر خونواده وقتی از مسافرت برمیگرده میفهمه پسر دیوثی که خونش راه داده بکن زنش شده. حالا پسرشو به مبارزه دعوت میکنه. کسی که بتونه همه خواهرای جنده رو زمین بزنه برنده این مبارزست.
یه اکیپ 5 نفره ی دختر کیوت و ناز انواع و اقسام خوشگذرونی هارو با تنها پسر گروهشون انجام میدن و ازش لذت میبرن....
در حین مبارزه با شیطان آزل دستگیر میشه... بگایی اینجاست که یه نشان توسط شیطان روی شکم آزل حک میشه نشانی که باعث میل جنسی سیری ناپذیر میشه...
پدر کازوهیکو به تازگی با یه زن جوون زیبا به نام میساکو ازدواج کرده،کازوهیکو همیشه خواب نامادریشو میبینه و به یادش جق میزنه اما یک نفر هست که هرروز مزاحم تلفنی میساکو میشه و بهش دیلدو و اسباب بازی های جنسی هدیه میده،میساکو با اینکه شوهر داشت ولی بخاطر کمبود سکس نتونست جلوی خودشو بگیره و با اون اسباب بازی هرکاری که شخص مزاحم از پشت تلفن میگفت رو انجام داد تا نیازهاشو برطرف کنه و عطش حشریتشو خاموش کنه....
آلفیم،دنیایی از اِلف هاست که فقط زن ها توی اون وجود دارن،معبدگاه اونا،منبع قدرت جادویی همه ی الف ها شروع به محو شدن کرده و نژادشون رو در معرض انقراض قرار داده،یه پیشگویی وجود داره که میگه قراره یه مرد از دنیایی دیگه ناجی نژاد الوین باشه و خیلی طول نکشید که اون قهرمان الان به دنیای الف ها وارد شده... الف ها قانون گذاشتن که باید با این قهرمان بخوابن و بچه دار بشن و نسلشون رو زنده نگه دارن اما خیلی از اونها این قانون رو نپذیرفتن و بخاطر همین الف ها به دو گروه تقسیم شدن:یکی اونهایی که از پذیرفتن واقعیت بیزارن و دلشون نمیخواد بچه دار بشن و یکی هم گروهی که پذیرفتن سکس کنن...اما جالب اینجا بود که افرادی که قانون رو قبول کردن یه چیزی رو کشف کردن،معلوم شد که اگه با قهرمان سکس کنن و مایع منی اون رو توی بدن خودشون بدست بیارن،قدرت جادویی اونها افزایش پیدا میکنه،بنابراین اونا کمر این پسر رو خشک میکنن و شیری براش باقی نمیذارن....
با اینکه سنش کمه و پسر کوچولوییه ولی هرچقد حساب کنی میبینی بیشتر از اون چیزی که باید کیرش بزرگه،بخاطر همین همه ی دخترای بزرگتر از خودش دیوونه ی کیر این پسر بچه میشن...!
من ماریا هستم راهنمای تو موقع بازدید از قصر!!! همونطور که میبینی محیط اینجا پر از عکسهای دخترای لخت و سکسیه تو کدومشونو دوست داری؟
ریویچی دانشجوی دانشگاهه..این پسر قبلا تنها زندگی میکرد و از زندگی مدرسه ای خودش لذت میبرد،ولی یه روز آپارتمانش به خاطر آتش سوزی نابود شد..بعد از مدتی یه روز با اکراه به خونه ش برمیگرده،ولی میبینه که خونه اش به پانسیون دخترونه تبدیل شده!! انگار جایی برای زندگی اون نیست. اما همه بهش اجازه میدن با دخترا باهم اونجا بمونن! زندگی جدیدش این شکلی شروع شد....
این پسر بعد از ثبت نام توی یه دانشگاه خصوصی معروف برای فاصله گرفتن از خونواده ی سختگیرش،به عنوان یه مدرس شروع به کسب درآمد کرد..و توی این داستان،دانش آموزش یه دختره که خونوادش از هرجهتی واقعا عالی هستن.علاوه بر یه مامان میلف با بدن حشری کننده و خود دختر که واقعا سکسیه توی این خونواده یه مرد هست که خویشاوندی خونی با خونواده نداره ولی با این حال کنار هم خیلی خوشحال بنظر میرسن. پسر داستان ما که محو مامان و دختر توی خونه شده،با یه پیشنهاد پشم ریزون از طرف پدر خونواده روبرو میشه:زنمو بُکن!!
واتارو یه پسر جوونه و توی آپارتمانی زندگی میکنه که همسایه ش دوتا خواهر سکسی ان که از وقتی واتارو یه بچه ی کوچولو و خجالتی بود میشناختنش،حالا اون دیگه بزرگ شده و خواهران همسایه آماده ان تا از این موقعیت استفاده کنن و طعم لذت رو به واتارو و خودشون هدیه بدن...
سوچی تاکاساکی یه نیروی فوق جادویی داره که میتونه بدن آدم هارو بدون اجازه ی اونها کنترل کنه بخاطر همین تصمیم گرفت این نیروی فوق العادش رو روی زنهای اطرافش استفاده کنه و یک حرمسرای شخصی برای خودش درست کنه....
در مقابل ارتش شیاطین که ناگهان به دنیای صلح آمیز بشر حمله کردند،شوالیه لوویلیا با پادشاه دیوها مقابله میکنه،خدای شیاطین شوالیه رو شکست میده و اونو مال خودش میکنه،لوویلیا داد میزنه که نکن ولی اون نمیتونه جلوی تحریک شدن شدید خودش رو بگیره،اون میخواد از پیروزی خودش لذت ببره که....
چند ماهی میگذره که کیوشی کار اصلی خودش رو برای باز کردن یه مغازه ی آبنبات فروشی توی حومه ی توکیو ترک کرده،اون میخواست بقیه زندگیشو صرف تماشای دخترای کوچیک کنه،برنامه ش هم موفقیت آمیز بود،در حالی که بچه های مدرسه ی مجاور هرروز به مغازه ی اون سر میزدن با خوشحالی مثل دوست باهاش صحبت میکردن،یروز توی تعطیلات تابستون متوجه شد که یکی از مشتری هاش با یدونه آبنبات توی دستش داره میره داخل دستشویی و یه صداهایی از اونجا میاد،یعنی داره چیکار میکنه؟ این شد که تعطیلات تابستانی کیوشی با دخترای کوچیک شروع شد..
آریادنه به تازگی پرنسس کشور کوچک اِیوُن شد،اما درحال حاضر اونجا توی یه بحران مالی عمیق به سر میبره،در تلاش برای نجات کشور،پرنسس اعلام میکنه که اِیوُن باید روی توسعه ی صنعت سکس تمرکز کنه.
این داستان دنبال کننده ی شخصیت اصلی یعنی ریووتو هست که مامور کشتن قاتل مردهاییه که بطور مشکوکی کشته شدن،توی همه ی این قتل ها نشونه هایی از ممه و اسپرم هست..داستان اینه که قاتل حشری که یه دختر کیوت و گوگولی هست اونقدر قربانی هاشو ارضا کرده که هیچ آبی توی کمر مردها نمونده...
وقتی که مدرسه اردوی آموزشی برگزار میکند،پدر خانواده ی ماکینو موافقت میکنه که همراه با دخترهای جوون خودش(ناتسومه،آکیرا و فوویو)به اونجا بره تا ازشون مراقبت کنه،اما هدف اصلی پدر مراقبت و آموزش نیست....
پدر خانواده ی ماکینو یک هفته بعد از،از دست دادن همسرش خودشو درحال فکرکردن به بدن چهاردختر خودش میبینه،بزودی اتفاقاتی قراره بیوفته....
یکی از امتیازدارترین انیمه هنتای سایت. میرا: زن مطلقه و مادر دخترای دوقلو که سرگرمی این روزاش حشری کردن ناپسریشه،نقطه ضعفشم لب گرفتنه،واقعا میلف خوبیه... یونا: یکی از دوقلو ها یا همون خواهر بزرگست،توی مدرسشون اونقدر دوستش دارن که براش فن پیج درست کردن،فقط یخورده خجالتیه... نینا:یکی از دوقلوها یا همون خواهر کوچیکه،یه دختر ورزشکار،مهربون و باهوشه ولی وقتی فضا عاشقانه ست اون سست میشه،یخورده مثل گربه های وحشی رفتار میکنه ولی از چیزای گوگولی و کیوت خوشش میاد....
تاکاشی کومیا شخصیت اصلی داستان ما با نامادری بلوند روسی خودش و خواهرای ناتنیش زندگی میکنه،اون متوجه میشه که یه قسمتی از هرکدوم اونارو میخواد،اول از خواهرای ناتنیش شروع کرد،از خواهر کوچیکه بخاطر فیلم گرفتن از خود ارضایی کردن خودش و پخش آنلاین اون به راحتی باج گیری کرد،اون یکی رو توی کلاب در حال خوشگذرونی های دخترپسری گیر انداخت.به زودی قراره هرموقع دلش شیطونی خواست از خواهرای ناتنیش استفاده کنه،ولی اگه ینفر اونارو در حال شیطونی کردن ببینه چه اتفاقی میوفته؟
ادامه ی داستان آیری حشری میشود،مارینا و آیری و پدرشون باهمدیگه به سفر میرن و اونجا باهم خاطرات مختلفی به جا میذارن...
بعد از گذروندن یه زندگی عادی،قهرمان داستان ما توی موقعیتی قرار میگیره که مطلقاً برای اون آماده نبوده!اون مجبوره با اسپرم هاش،شهوت و عطش دختر ساکیوباسی که باهاش زندگی میکنه رو آروم کنه و الان خودش رو وابسته به اون میبینه.
در قسمت اول دختر و پسرهایی هستن که سال آخر تحصیلیشونه و تا حالا سکس نداشتن و سینگلم هستن،بخاطر همین یکی از همون دخترای دبیرستانی پیشنهاد میده که بیاید باهم سکس کنیم و از سال آخر مدرسمون خاطرات خوبی بسازیم....
توی دنیایی متفاوت خون آشام ها و انسان ها در کنار هم زندگی میکردند،آمانو به شاهکوس مدرسشون حس داشته اما اون دختر دست رد به سینه ی آمانو میزنه و آمانو افسرده میشه و به فکر فرو میره،تا اینکه بطور تصادفی آمانو و یه دختر خون آشام به هم برخورد میکنن و لب آمانو و اون دختر خون آشام زخم میشه و خون هردوشون در بدن آمانو ترکیب میشه و اتفافات عجیبی رو رقم میخوره...
یووتو پسر تنهایی که توی یه مجتمع آپارتمانی زندگی میکنه به لطف همسایه هاش که سه تا زن میلف فوق هات و حشری کننده ان(مگومی،آنا و ماکو) دیگه احساس تنهایی نمیکنه،هرچند از بودن اونا(ظاهرشون)لذت میبره،ولی از اینکه با اون مثل یه بچه برخورد میکنن ناراحته،اون دوس داره زنهای همسایه ش اونو به چشم یه مرد ببینن،تا اینکه توی شب تولدش اوضاع تغییر کرد،در حالی که مهمون های شب تولدش همین سه تا زن بودن،مگومی به عنوان کادوی تولد تصمیم گرفت یه کاری واسش انجام بده و این آغاز خوشگذرونی های داغ و لذت بخش یوتو با سه تا زن ممه گنده بود.
یه روز که با دوست های دخترم در حال پلی استیشن بازی بودیم،یکی از اونا در حدی حشری شده بود که فقط دلش میخواست خودشو بماله به من و منم بکنمش....
قهرمان داستان ما روزی 10بار خودارضایی میکنه که به نوبه ی خودش یک رکورد به حساب میاد... یه روز موقعی که در حال جق زدن بود وارد دنیایی شگفت انگیز شد که اونجا با اسپرمش به سه دختری که متحدش هستن قدرت میده و باغول ها میجنگه....
کاناتا بعد از اینکه معلم خواهرش میو و دوست خواهرش ریکو شد،به مرور زمان متوجه میشه که محبوبیتش بین اونا خیلی بیشتر از چیزیه که خودش تصور میکرد...
همه چیز و همه کس برای این دخترها مثل اسباب بازیه، اسباب بازی هایی که یا برای استفاده یا نابودیه،این داستان یه پسر چاق تنهاس که در کنار اون دخترا هیچ تفاوتی با یه مورچه نداره و بعد از اینکه متوجه میشن که پسر داستان توی دستشویی داره لباس های زیر رو بو میکنه و جق میزنه،هرگز بهش اجازه نمیدن که بدونه آخر ماجرا چی میشه...
این دخترها هرروز با من مثل یه برده رفتار میکنن. تنها انتقامی که میتونم ازشون بگیرم اینه که توی رویاهام به یادشون جق بزنم و بکنمشون.
هاروومی توی یک جزیره ی کوچیک،داشت با آرامش تمام زندگیشو میکرد،تا اینکه یه روز آتشفشان فوران میکنه و اون مجبور به ترک جزیره میشه و بطور موقت توی خونه ی اقوامش که سه تا خواهر خوشگل و کیوت هستن زندگی میکنه! زندگی آروم و صلح آمیز هاروومی به یه زندگی هیجان انگیز با شیطونی های سکسی تبدیل میشه...
شخصیت اصلی داستان،یه پسر بلند پروازه که آرزوی فتح جهان رو توی سرش داره،توی اولین قدم اون قصد داره کل دخترای کلاسشو حامله کنه که متاسفانه توی مدرسه ای که همشون پسرن این کار غیر ممکن بود،پس بخاطر همین خودشو توی آموزشگاه دخترونه ثبت نام میکنه و....
شیزو عمه ی حشری کنتارو هست که بعد از سالها به جشنواره ی تابستانی شهر اومده،کنتارو با عمه ش در حال قدم زدن بود که عمه ش اونو میپیچونه و بهش یه پولی میده که واسه خودش خرید کنه،وقتی کنتارو در حال قدم زدن بود یه چیز عجیب میبینه،عمه ش توی یه جای خلوت با سه تا پسر جوون در حال عشق بازی دارن از هم لب میگیرن و همدیگه رو میمالن...
یه پسر دانشجو که تنها زندگی میکنه،بعضی وقتا به خونه ی داییش که نزدیکای خونه ی خودشه میره و چون داییش معمولا سر کاره،همراه با زندایی و آجیِ زنداییش تنها میمونه،یک شب که به اونجا رفته بود،شب متوجه خودارضایی کردن زن دایی سکسیش میشه که یه دیلدوی کلفت رو توی خودش میکرد و از اونجا عاشق لخت زن داییش شد و آرزوی سکس کردن باهاش توی سرش زنده شد...
یک مکان برای زنانی که تشنه ی سکس هستن و شوهرشون طعم لذت ارگاسم رو از اونها گرفته،اینجا خونه ایه که بسیاری از زنهای متاهل زیبا و سکسی زندگی میکنن که به شکل باورنکردنی ای دلشون میخواد یه کیر کلفت جرشون بده،هر مردی میتونه به اینجا بیاد و زن مورد علاقشو پیدا کنه و اونو به اوج لذت برسونه...این قسمت داستان زندگی میتسوروی 24ساله و آساهینای 20ساله رو روایت میکنه...
مگه ممکنه یه آموزش فوق جذاب سکسی توی همچین ساحل قشنگی باشه؟ اونم با کلی سوتین و شورت بندی که هوش از سر آدم میبره....
یه دختر جوان خودش رو توی جمع دوست هایی پیدا میکنه که دائما درباره ی سکس صحبت میکنن ولی خودش هیچ تجربه ای نداره،بخاطر همین احساس منزوی بودن بهش دست میده که یکی از دوستاش میگه «چرا با داداش کوچیکتر من امتحانش نمیکنی؟خودم هرروز اینکارو میکنم» اینگونه شد که سوراخ های تنگ دختر غصه ی ما برای اولین بار یک شئ درون خود احساس کردند.
من بعد از مدتها به خونه مون برگشتم و این موقعیت برای اولین بار پیش اومد که تونستم یه کوس واقعی از نزدیک ببینم و ممه لمس کنم...
یه پسر ساده و آروم که وارد محل کار دخترونه شده،با اینکه واقعا به این کار علاقه داره و دوست داره با همه ارتباط بگیره اما نمیتونه به رو بیاره و دخترای سکسی محل کارش سعی میکنن کمک کنن تا این پسر باهاشون راحت باشه...
یه اتاق فرار متفاوت در انتظار هفت بازیکن شرکت کننده،اونا وقتی بیدار شدن از یه اتاق سفید سر دراوردن که برای خروج از اتاق ها باید از قوانین بازی پیروی کنن،کلید رو وارد سوراخ کنید...
چندسال پیش مادر آیری و مارینا از شوهرش طلاق گرفت و اخیراً دوباره با یه مرد جوون ازدواج کرد،مارینا با ناپدری جدیدش کنار میاد اما آیری ازش نفرت داره،اونا تاحدودی خبر دارن که اون مرد لباس زیرشونو بو میکنه ولی خبر ندارن که با یه داروی حشری کننده قراره اونهارو تشنه ی سکس کنه. آیری موقعی متوجه این حس میشه که با دوست همکلاسیش به خونه ی خودشون رفتن و بعد از یه دوش دونفره غرق در شهوت شدن...
گروه بی شماری از شیاطین و خون آشام های جنده و حشری به یک روستا حمله میکنن،لوکای قهرمان پا به صحنه میذاره تا جلوی اونهارو بگیره برای اینکه این خون آشام ها انقدر به مردم روستا کص میدن و باهاشون سکس میکنن که همه ی مردها بخاطر خالی شدن آب های کمرشون دارن میمیرن...
من یه دختر خجالتی ام... توی مسابقات ورزشی نمیتونم خجالت نکشم و بخاطر همین نمیتونم تمرکز کنم... تو میتونی کمکم کنی اعتماد به نفسمو پیدا کنم؟ قول بده بهترین تمرین هارو باهام بکنی.
با این وسیله هرکسی رو که دلت میخواد هیپنوتیزم کن و هرکاری خواستی باهاش بکن! البته اگه کار کنه...
دوتا خونواده که همسایه ی هم هستن، پدر هرخونواده بهترین دوست های هم هستن،بخاطر همین اونا مثل یه خونواده ی بزرگ و شاد کنار هم زندگی میکنن.کوکی تنها پسر خونوادست... یک روز جفت خونواده ها برای مسافرت آماده میشن اما چهار دختر خودشونو نبردن...
واتارو پسر جوونیه که به آپارتمانی نقل مکان کرد که دو خواهر حشری توش زندگی میکنن، اون دو خواهر از وقتی واتارو یه بچه ی خجالتی بود میشناختنش، حالا دیگه واتارو بزرگ شده و خواهران حشری آماده ان تا از این فرصت نهایت استفاده رو ببرن.
مجموعه ی جرم بده یه خط داستانی جذاب داره که همه ی سلیقه هارو در بر میگیره.. کیرتو آماده کن.. کصتو گرم کن.. قراره شروع بشه...
یه اپلیکیشن پیدا کردم که با زدن یک دکمه میتونی وارد جسم هرکسی که دلت خواست بشی، اگه واقعی باشه چه کارهایی که میتونم بکنم...
مایوییگا یه کافه ست که یه بانوی فوق سکسی و جذاب داخلش کار میکنه که خیلیم مهربونه و به این پسر کوچولوی قصه ی ما محبت های زیادی میکنه،مثلا بهش اجازه میده به سینه هاش دست بزنه،کوسشو لمس کنه،کیرشو بکنه داخل کصش و....
دختری شیطون که حاضره هرکاری برای عشقش بکنه.اما داستان کم کم داره متفاوت میشه و اون باید برای عشقش کارهای عجیب و غریبی بکنه...
هونوکا وقتی با تنقلات و آب میوه و خوراکی های دیگه که برای داداشش خریده بود به خونه رسید متوجه شد که برادرش یه دختر آورده توی خونه،اون دختر همکلاسی داداشش بود ولی هونوکا اینو نمیدونه و فکر میکنه اون دوست دخترشه و باهم سکس کردن....
از اونجایی که خونواده ی پسر برای تجارت به خارج از کشور رفتن. ریجی مجبور شد به روستا برگرده و اونجا زندگی کنه، موقعی که تصمیم گرفت از حمام توی فضای باز لذت ببره، دوتا دوست دوران بچگیش که دختر هم هستن رو میبینه،داستان از اینجا شروع میشه...
ممه های من بهتره یا اون دختره؟ اگه دوستشون داری پس بهشون دست بزن، فشارشون بده خوشم میاد!
آیری رابطه با پدرش رو حفظ میکنه ولی اون بعضی وقتا با آیری مثل یه شیء رفتار میکنه و این آیری رو عصبانی میکنه،یه روز موقع تماشای یه فیلم اون با یکی از معلمای خودش وارد رابطه یهویی میشن.
کشتی ای که برای سفر به دل دریا زده بود گیر طوفان افتاد و تنها بازمانده ی اونها چندتا دختر و یدونه پسر زشته. دخترها به ویروس عجیبی مبتلا شدن، ویروس انقدر دخترهارو حشری میکنه که به مرز جنون میرسن. تنها راه زنده موندنشون باردار شدن هست...
پسر داستان توی یه روزی آفتابی به روستایی برای رفتن به چشمه آب گرم میره و در اونجا با سه تا دختر لولی با لباس هایی هات مواجه میشه...
یه اکیپ 5 نفره ی دختر کیوت و ناز انواع و اقسام خوشگذرونی هارو با تنها پسر گروهشون انجام میدن و ازش لذت میبرن....
آنچه به عنوان یه زندگی عادی دانش آموزی شروع شد،حالا دیگه هرزنی رو که میشناسه رویای سکس دیوونه وار باهاش رو داره و آخرشم خودش رو لا به لای چهارتا دختر قرار میده جوری که نمیدونه از کجا شروع کنه!
وقتی که با شیطان در حال جنگ بودن این دختر اسیر شد و به نحوه های گوناگونی مورد گایش قرار گرفت. بعد از اینکه تونست فرار کنه،متوجه شد که یه نشان روی شکمش توسط شیطان حکاکی شده،این نشان باعث تمایلات جنسی سیری ناپذیر میشه(یعنی هر دقیقه دلش سکس بی پایان میخواد)
سه تا دانش آموز دختر حشری به مرد خوش هیکل مدرسه که همه دوستش دارن حمله میکنن تا طعم کیرشو حس کنن و با اینکار به خواسته های پلید خودشون برسن...
داستان راجب مدرسه ای هست که سفر میکنن به ساحلی که لباس پوشیدن داخل اونجا ممنوعه اونجا پسرا حق شق کردن ندارن اگر هم شق کردن دخترا وظیفه خوابندنشو دارن و..(ادامه ی انیمه ی سفر به ساحل برهنه ها)
زندگی با دوتا دختر افسانه ای و در عین حال ناز و گوگولی که از یه دنیای دیگه وارد زمین شدن،چی میتونه بهتر از این باشه؟
تابستون...تابش خورشید و ابرهایی که توی آسمون شناورن،آروم و بی سروصدا،این شهریه که ما توش زندگی میکنیم. دوبرادر که بعد از سفر پیش پدربزرگشون،خودشونو توی شهر کوچیکی پیدا کردن،که اونجا هرکدومشون عاشق یه دختر شدن. عشق جوانی قلب اونهارو پر کرده اما مشکل اینه که تابستون کوتاهه...
اگه اونجاتو نشونم بدی منم بهت نشون میدم! چند روزی میشه که همکلاسی دخترم سر کلاس نیومده، پس رفتم تکالیف رو بهش نشون بدم. اما یه چیز عجیب... چرا انقد نقاشی کیر و کص توی خونه اش هست؟
هیچ کس جرعت زندگی کردن در جنگل رو نداره...یه اکیپ دختر و پسر به همراه استاد دانشگاه و دستیارش علاقمند به جستجوی پدیده های مختلف که در یک عمارت قدیمی اتفاق میوفته میشن و پا به این عمارت میذارن.... هشدار:این هنتای مناسب هر سنی نیست و اگر مشکل ناراحتی قلبی دارین نگاه نکنین!
یه اکیپ دخترونه که تصمیم دارن یه بازی سکسی درست کنن،همه چیزشو عملی تست میکنن،اوه! راستی یدونه پسر هم توی گروهشون هست! یعنی چه کاری میتونن باهاش داشته باشن؟
شخصیت اصلی ما یه پزشکیه که تازه فارغ التحصیل شده و حالا به عنوان کارآموز با پرستار ممه بزرگ و فوق سکسی همکار شده تا آموزش های پزشکی رو بگذرونه،همه ی آموزش ها به طور عملی روی بدن خود خانم پرستار و آقای کارآموز انجام میشه تا سطح یادگیری بالا بره....
ریویچی بعضی وقتا برای پلی استیشن بازی کردن به خونه ی دوستش یوو میره و باهم بازی های ویدیویی میکنن،یک روز عمه ی یوو که یه زن داغ و پایه ست و شوهرشم ولش کرده میره پیششون و ریویچی متوجه میشه که عمه ی دوستش حسابی داره تحریکش میکنه،اون دلش دکتر بازی میخواد....
دو برادر بزرگتره هوردونگ همراه با زنهای زیبای خودشون توی یک خونه زندگی میکنن،هوردونگ جوان که مجرده و هرروز در حال جق زدن،به دنبال ارضا کردن همسرهای شهوتی برادراشه.
پسر خرشانس دبیرستانی به دنیایی منتقل میشه که باید با آبش دنیا رو نجات بده. دخترای قهرمان این قلمرو از آب اون تغذیه میکنن تا نیروهای اهریمنی رو شکست بدن و فقط اونه که میتونه انرژی مورد نیاز دخترای قهرمان رو تامین کنه.
وقت تمامه، ولی آزمون ها تنها چیزی نیستن که یوتا رو تحت فشار قرار میده... اون به معنای واقعی کلمه از محبت خواهرای زیباش برخورداره.چیوکو خیلی زنانه و نرم اونو نوازش میکنه و چیناتسو یه پسر بچه با اراده قوی که ناامیدانه میخواد توجه جلب کنه،چه کسی توی این مثلث عشق خواهر و برادر پیروز میشه؟