هنتای

بدن جادویی

امتیاز دهید

آمانو یه دختر لاغر بود،یه شب روبروی آسمون داشت آرزو میکرد که بدنش و خصوصا سینه هاش از این چیزی که هستن بزرگتر بشن،همون موقع بود که یه چیز بیگانه ظاهر شد و وارد بدن آمانو شد،این موجود آمانو رو باهوش تر،ورزشکار تر و خوشگل تر کرد و اندازه ی سینه هاشو چندبرابر چیزی که بودن کرد....

1
قسمت
5 / 1.0
امتیاز
پایان یافته
وضعیت
0 کامنت
برای ثبت نظر وارد شوید یا ثبت نام کنید